عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی

چکیده:

بسیارند دانش آموزانی که بااندک تلاشی دردرس هایی مانند علوم اجتماعی،تاریخ،جغرافیا،ادبیات و... ترسی ازعدم موفقیت خویش نخواهندداشت.درحالی که بسیاری ازافرادبه ویژه نوجوانان به رغم تلاش زیاددردرس ریاضی بازهم دچار مشکل در فهم مطالب هستندو ازب ازده خوبی درکار بهره مند نمی باشند .فرد،آموزشگاه،خانواده واجتماع،روش های تدریس معلمین و... ازجمله عواملی است که برپیشرفت ریاضی دانش آموزان تأثیرگذارند.مانیزبه عنوان یک معلم ریاضیات بایستی باندیشیم که چرابرخی یابسیاری ازفراگیران باریاضیات مشکل دارندوآن رابه درستی درک نمی کنندویادگیری معناداربرای آنان اتفاق نمی افتد.اگرمعتقدباشیم که بیشترمعلمان به مسئولیت خویش درپایه ریزی یک پایه منطقی درریاضیات دانش آموزان تحت تعلیم خودواقفند،بایدازهرنوع راهنمایی درانجام وظیفه استقبال نماییم.دراین مقاله راه هایی پیشنهاد می کنیم تاهمراه بافعالیت های مناسب،راه ها
بااهمیت توسعه ریاضیات دردانش آموزان راگام به گام تقویت کنیم وپیشرفت آنهارادر درس ریاضی باعث گردیم .



 

 

1- مقدمه

  ابتدامناسب است که رفتارریاضی وپیشرفت ریاضی راتعریف کنیم.

رفتارریاضی:چگونگی بروزدانش ریاضی فراگیران درموقعیت های مختلف کارریاضی(آموزش،یادگیری،حل مسئله وسنجش وارزیابی)که تحت تأثیرعامل های درونی وبیرونی واقع می شود،رارفتار ریاضی می نامند.

پیشرفت ریاضی:تغییرات کیفی وکمی رشدیابنده رفتارریاضی شاگردان راپیشرفت ریاضی آنان گویند.[1]

 

1- 1- مشکلات فرا روی آموزش و یادگیری ریاضیات

  پیچیدگی عمل تفکر ویادگیری در انسان از یک سو ودشواری طبیعی مفاهیم ، مهارت ها واستدلال ریاضی از سوی دیگر ونیز ناکارآیی برخی از معلمان و شفاف نبودن هدف های برنامه ای و عامل هایی دیگر موجب ناکامی بسیاری از فراگیران در کسب نتایج مطلوب در دروس ریاضی ودر نتیجه بیزاری وسردی آنان در این قلمرو ی مهم از دانش بشری شده است .

  طبیعت دانش ریاضی و پیچیدگی های آموزش ویادگیری آن ، به ویژه در دوران ریاضیات مدرسه دلالت بر این مهم دارد که کمترین بد آموزی موجب انحراف جدی فراگیران در یادگیری های بعدی ریاضی و نقصان رفتار ریاضی آنان خواهد شد .

  آموزش ویادگیری ریاضیات وسنجش رفتار ریاضی فراگیران فرآیند هایی پیچیده هستند که در آن معلمان و فراگیران به گونه ای مستقیم با یکدیگر مرتبط اند . ریشه این پیچیدگیها در این واقعیت نهفته است که هر فراگیرفردی است باشخصیتی یگانه که دانش ، مهارت ها وبرداشت های خود را با شیوه ها ونگرش های متفاوت ودر سطوح گوناگونی کسب کند ؛ زیرا فرآیند های ذهنی ، سطوح آمادگی و شیوه های پاسخگویی افراد متفاوت است . به علاوه ، برای برخی فراگیران ارزیابی شفاهی آنچه از ریاضی می دانند ومی توانند انجام دهند بر شیوه ارزشیابی مکتوب برتری دارد یا برای دیگری انجام تکلیف عملی و تحقیق های درسی مناسب تر است . بنابراین ، شناخت نگرش های متفاوت به مقوله های آموزشی یادگیری سنجش رفتار ریاضی و پرداختن به آن ها ، پژوهشگر ان آموزش ریاضی را بیشتر متقاعد خواهد کرد که هر فردی شیوه های فهم خود را به کار می گیرد و فعالانه دانش ریاضی خویش را بنا می سازد . هر معلمی باید شرایطی فراهم آورد که فراگیران را قادر سازد تا دانش موجود وتجربه های قبلی شان را بیازمایند ودر مراحل بالاتر دانش خود را سازمان دهند .      .  کاک کرافت معتقد است ریاضیات را باید به منزله دانشی ارائه داد که قابل استفاده و لذت بخش باشد . او سه عنصر شاخص را نه تنها در آموزش ویادگیری ریاضیات،بلکه درارزیابی پیشرفت دانش آموزان معرفی می کند.

1- حقیقت هاومهارت ها2- ساختارهای مفهومی3- راهبردهای کلی ودرک ارزش آن ها

  آموزش مؤثر باید هوشیارانه براین سه مقوله مبتنی باشد و شیوه ای که روند پیشرفت فراگیران را درریاضی مورد ارزیابی قرارمی دهد ، باید موجب برانگیختگی این عناصر شود . به علاوه ، در انجام فعالیت های ریاضی وبروز رفتار ریاضی مناسب ؛ تمرین وحل مسئله . پژوهش های متناسب با مباحث درسی جدی گرفته شود . امروز نکته قابل توجه در آموزش ریاضی این است که هر فراگیری ، خود باید درگیر یادگیری مفاهیم و مهارت های ریاضی و حل مسئله شود وبا هدایت معلم ومربی بکوشد تا مفاهیم ریاضی را از نو در ذهن و اندیشه اش بسازد. به عبارتی خودش ریاضی راانجام دهد تا یادگیری و فهم معنادار برای او اتفاق افتد واین در اوتقویت شود که قادر به انجام این کار است وکارش نیز ارزشمند می باشد .

  مشکلات تحمیل شده بر شاگردان در کار ریاضی یا منشأ درون ریاضی دارند ویابرون ریاضی . مشکلات برون ریاضی نیز یادر درون فردی هستند ویا برون فردی.[1] مشکلات درون ریاضی ناشی از محتوا ، طبیعت و انتزاعی بودن دانش ریاضی ودر واقع از جنس ریاضیات می باشند ؛ در حالی که مشکلات برون ریاضی اگر منشأدرون فردی داشته باشند از ویژگی های فردی شاگردان در پردازش های ذهنی ، یادگیری ، انگیزش ها ، نگرش ها سرچشمه می گیرند . اما مشکلات برون ریاضی با منشأ برون فردی ریشه در مسائلی دارند که نه مرتبط با ریاضیات هستند ونه ارتباطی با ویزگی های فردی یادگیرنده دارند ، بلکه متأثرازعوامل فرهنگی،اجتماعی،آموزشی وچگونگی تدریس وبرخورد معلمان و...می باشند .

  عدم توانایی فراگیران در به کار گیری دانسته های ریاضی خود در موقعیت های مختلف یاددهی یادگیری وحل مسئله،ضعف درارائه استدلال هاوراهبردهای خودساخته ، پنداشت های غلط و اختلال های یادگیری از جمله مشکلات جدی پیشرفت ریاضی فراگیران به حساب می آید .

  با آنچه گذشت واضح است که عواملی متعددی بر پیشرفت درس ریاضی تأثیرمی گذارند.مادراین مجال کوتاه برخی ازاین عوامل پایه وبااهمیت را موردبازنگری قرار می دهیم .

 

2- عوامل فردی

 

2- 1- هدف : یکی از عوامل پیشرفت تحصیلی،داشتن هدف است . داشتن هدف موجب می شود که دانش آموز برای رسیدن به آن برنامه ریزی نماید و با جهت از قبل تعیین شده حرکت کند . هدف ، جهت خاصی به موضوع های درس می دهد و روش مطالعه و یادگیری را آسان تر می کند . وقتی که دانش آموز هدفی برای خود انتخاب کند تمایل قلبی بیشتری برای درس خواندن و یادگیری خواهد داشت . و سطح نمرات درس ریاضی او روز بروز بالاتر خواهد رفت . اگر هدف بزرگ . یا دور از دسترس باشد به علت ترس از عدم شایستگی آن را انتخاب نمی کند ، بنابر این هدف های بزرگ بایستی به اهداف کوچکتر تقسیم شود تا دانش آموز به انتخاب آنها راغب شود .

 

2-2- انگیزه : آیا تا کنون به این فکر کرده اید که چرا دانش آموزان به ریاضیات علاقه نداشته و از آن فرار می کنند. چرا ریاضیات را پایه ای یاد نمی گیرند. نخستین هدف معلم کارآمد این است که در دانش آموزان انگیزه ایجاد کند.معلم باتجربه می داند که اگربنا باشد دردانش آموزان انگیزه ایجادکندبایدمطالب بسیاری علاوه برکتاب های درسی آموزش دهد. راههای بسیاری وجود دارد که معلم می تواند این انگیزش را بوجود آورد .

 

3- روشهای ایجادانگیزه ریاضیات دردانش آموزان

1- طرح مطالب درس به صورت پرسش های جالب 2- باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید . 3- وقتی دانش آموز در اثر شکست در درس تازه نگرش منفی پیدا کرد باید به او کمک کرد در درس تازه موفقیت کسب کند .4- تجربه و تماس مستقیم با مطالب درس 5- هدف آموزش را در آغاز درس برای دانش آموزان بیان کنیم .6- هدفها باید روشن و معین و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .7- اجرای نقش 8- از تشویق کلامی استفاده کنیم . 9- باید شرایطی را فراهم کرد تا دانش آموزان موفقیت خود را احساس کنند .10- تکالیف نباید مشکل باشد و یکنواخت نباشد .11- مشخص کردن نحوه انجام کار برای یاد گیرنده .12- یاددادن آموختنی ها به دیگران 13- تبادل نظر با دانش آموزان درباره مشکلات درس14- تکالیفی که به دانش آموزان می دهیم جلسه بعد از آنها بخواهیم .15- ازآزمونها ونمره هاوسیله ای به عنوان ایجاد انگیزه در دانش آموزان استفاده کنیم .16- مطالب آموزشی را باید از ساده به مشکل ارائه نمود .17- دانش آموزان فعال باشند .18- به وضع جسمانی و وضع ظاهری کلاس توجه نمود . 19- کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرامش بخش نمود . 20- قدردانی از کار دانش آموز او را به  کوشش و دلبستگی بیشتری وادار خواهدکرد. 21- گوشزد نمودن موفقیت دانش آموزان در زمان حاضر او را به ادامه کار و فعالیت بیشتر وادار خواهد ساخت . 22- برقراری رابطه بین مطالب کتب درسی با واقعیت های زندگی . 23- روشن کردن انتظارات مربیان و والدین برای یادگیرنده .24- انگیزش از راه سرمشق گیری .25 - تنوع بخشیدن از مقایسه اجتماعی دانش آموزان 26- تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان 27- وقتی درس با تفریح و بازی همراه باشد دانش آموزان به آموختن آن علاقه بیشتری پیدا می کنند .

 

3- 1- مشارکت دانش آموز مهم ترین روش ایجاد انگیزه [2] : نه تنها دانش آموزان باید درامریادگیری مشارکت نمایند ، بلکه به هنگام یادگیری باید موفقیتی را نیز تجربه کنند . دراین زمینه معلم می تواند خطاهای احتمالی را شناسایی کند و برای اصلاح آنها بکوشد. چون معنای موفقیت آن نیست که از وقوع خطا جلوگیری شود ، بلکه غلبه یافتن برخطا ها واصلاح آنها مورد نظراست . دراینجا چند پیشنهاد به معلمانی که به مشارکت دانش آموزان در روند یادگیری و افزایش تجربه های موفقیت آمیز آنها علاقمندند می نمائیم .

الف ) معلمان باید معیارهایی را برای موفقیت مشخص کنند ودانش آموزان باید بدانند که معلمان در امر یادگیری از آنها چه انتظاری دارند .

ب)دانش آموزان راباید برای تلاششان در یادگیری تشویق کرد .

ج) باید دانش آموزان را برای راهبردهایی به منظور یادگیری یاری کرد . یعنی باید به آنها آموخت که چگونه باید مطلبی را بیاموزند .

د) باید وضعیتی درکلاس ایجاد کرد که همراه با قدرت نگهدارندگی باشد . تا دانش آموز قادر شود به طور مستمردرامریادگیری مشارکت کند .

ه ) معلمان باید به هنگام تدریس از فنونی بهره گیرند که توجه ، دقت و مشارکت دانش آموزان را در بر داشته باشد . مثلا پرسشی مطرح کند که پاسخ آن از قبل تعیین شده نداشته نباشدومستلزم فکرکردن باشد تا استفاده ازکاغذ وقلم .

 

4- عوامل آموزشگاهی  [3]

 

4- 1- روابط معلم ودانش آموز : آموزش بدون ایجاد رابطه معنایی نخواهد داشت . اولین هدف معلم باید برقرار کردن رابطه ای دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . باید به یاد داشت که هر گونه برخورد با دانش آموزان در تقویت یا تضعیف تصور آنها نسبت به معلم مؤثر است . بنابراین تلاش برای رابطه مثبت با دانش آموز باید همه اوقات معلم و دانش آموزان را در بر بگیرد .

·  اجتناب ازشوخی: منظور این نیست که در کلاس هیچ مزاحی نباید صورت گیرد ، بلکه فقط نباید با دانش آموزان بدرفتار ازعبارات تمسخرآمیز استفاده کرد .دانش آموز در این مورد احساس می کند که مورد تهدید واقع شده است .فرق نمی کند که شوخی برای آزردن وکنترل باشد ویا ظاهری دوستانه داشته باشد .

·  پرهیزازپیش داوریهای غیرمنصفانه: اولین گام برای پرهیز ازاینگونه مواردآن است که معلم باید صادقانه به آنچه باوردارداعتراف کند،زیرا اگر آنها را انکار کند نمی تواند دانش آموزان خود را از عواقب ناخوشایند آن دور دارد.پس ازآن معلم باید تلاش کند تا بین دانش آموزان خود تفاوت نگذارد.روابط خصوصی معلم با برخی از دانش آموزان بسیارزیان باراست.زیرادیگردانش آموزان را نوعی تبعیض    می شمارند.معلمی که به ریاضی علاقه مند است بادانش آموزان علاقمند به ریاضی،بیشتر رابطه برقرار می کند.حال آنکه معلم مسئولیت حرفه ای داردوباید با همه شاگردان رابطه داشته باشد .

·  ثبات داشتن وبخشنده بودن: دانش آموزان معلمی می خواهند که رفتارشان پایدارو قابل پیش بینی باشد . معلمی که یک روز رفتاری دوستانه و روز دیگر رفتاری غیر دوستانه دارد ، موجب می شود که دانش آموزان از در میان گذاشتن مشکلات خود با وی تردید داشته باشند.حتی دانش آموزی که در روز قبل مشکلی در کلاس ایجاد کرده اند باید بتواند روز بعد به راحتی به سر کلاس بیایند .

·  اجتناب از روابط وابستگی زا : معلمانی که به وضوح برای برقراری ارتباط مثبت با دانش آموزان خود تلاش می کنند ، باید مراقب باشند که یکی از حادترین دشواریهای وابستگی ، وابستگی بیش از حد و اندازه برخی از دانش آموزان به تأیید و تمجید معلمان است .

  یکی از راههایی که می توان به میزان وابستگی دانش آموزان پی برداین است که آنهاموفقیتهای خود را به معلم نسبت دهند. این دانش آموزان بر این باورند که علل موفقیت شان بیرون از خودشان است . معلم از طریق ارزش دادن به دانش آموزان به خاطر عملکرد های مطلوب می تواند آنها را در شناسایی عوامل اصلی موفقیت خود یاری کند . همچنین دانش آموزی باید بیاموزد تا شکست هایشان را به عدم تلاش و نه عدم توانایی نسبت دهند . اگر دانش آموزی در امتحان شکست خورد ، نباید شکست خود را انکار کند بلکه بایدآن را بپذیرد.امالازم است آنرااز عدم تلاش خود بداند .

 

4- 2- مهارت معلمان: بطور کلی معلمانی که در نظر دانش آموزان سخت گیرترند ، معلمانی که توانایی برقراری سریع نظم را درکلاس درس دارا هستند ، معلمانی که به طور منظم از کارهای خود ارزیابی می کنند ، وبه آنچه دانش آموز یاد گرفته،دربرابر همه آنچه باید یاد می گرفت ، به درستی واقفند. وبه دانش آموزانی که مطالب را دربار نخست یاد نگرفته اند،فرصت فراگیری  مجدد را می دهند، درحرفه معلمی خودموفق ترند .

·  آگاهی از مهارتهای آموزشی و اصول تربیتی : معلم باید از فنون و مهارتهای آموزشی آگاهی داشته باشند و تنها ایمان و تعهد ایمان و تعهد ، کافی نیست . معلمی که از این فنون و اصول تعلیم و تربیت و مسائل روانشناسی عمومی کودک اطلاعاتی ندارد ، ممکن است با اخلاص کامل و بانیت پاک ، ولی با یک برخورد حساب نشده و نسنجیده با شاگرد او را به سرنوشتاری تلخ دچار کند .

·  تسط بردرس : این نیز از وظایف و مهارتهای معلم است . زیرا معلم نقش تعیین کننده ای در سرنوشت کودکان و شاگردان خود دارد و علاوه بر تأثیرات ایمانی و اخلاقی که بر روح و روان ایشان می گذارد ، در بالا بردن توان علمی و شکل دادن به وضعیت فکری آنان نیز بسیار مؤثر است . لازمه ایفای این نقش بسیار مهم ، بالا بودن توان علمی و تسلط کامل بر درس تااولا" ، مطالب آموخته شده به شاگردان صحیح باشد و ثانیا" هیچگونه ابهامی در مسائل و مطالب آن علم برایشان باقی نماند .اگر معلم ، به صورت عمیق بر رشته تعلیمی خود تسلط نداشته باشد شاگردان نیز عمیق نخواهند شد .معلم برای تسلط بر درس باید در راه بالا بردن توان علمی خود بکوشد . توقف در یک حد از دانش و آگاهی برای معلم نقص بزرگی است . او باید بازمان و پیشرفت علوم بر دانش خود بیفزاید . [4]

·  دارا بودن طرح و برنامه درسی : یک عامل مؤثر در ترغیب شاگردان به فعالیتهای درس ، طرح و برنامه درسی معلم است ; طرحی که در آن وقت کلاس تقسیم و تنظیم شده باشد ، تا به مسائل مختلف همچون پرسش از درسهای گذشته بررسی نوشته ها و تکالیف شاگردان ، ارزیابی آنان به وسیله امتحانات ناگهانی و... رسیدگی شود .خوب است معلم طرح خود را برای بچه ها در اولین جلسه مطرح کند که این امر موجب اهنمیت دادن بیشتر آنان به ماده درسی خواهد شد .

·  ایجاد فرصت برای یادگیری : عبارت از ارتباطی است که میان اهداف و مقاصد آموزشی ، آموزشی کلاسی و معیارهای ارزشیابی آموخته های دانش آموزان وجود دارد .عدم ارتباط میان عناصر مذکور ، فرصت یادگیری را کاهش می دهد . اهمیت ایجاد فرصت برای یادگیری در افزایش پیشرفت درسی کاملا روشن می باشد . به طور طبیعی ، زمانی که تعداد مواردی که توسط معلمان تدریس نمی شود ، افزایش می یابد ، میزان یادگیری هم کاهش می یابد . درنظرگرفتن این واقعیت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد تحقیق قرار گرفته است . لذا بایستی :

الف ) درمورد ایجاد فرصت برای یادگیری باید ارزیابی دوره ای صورت گیرد، به ویژه برای درسی مانند ریاضی که از فرصتهای چند گانه ای (خانه وجامعه) برخوردار است .

ب) اگردانش آموزان برای یادگیری ریاضی فرصت اندکی دارند ، تلاشها و فعالیتها باید در جهت افزایش فرصتهای یادگیری صورت گیرد .

·  تکالیف درسی : دانش آموزان را باید جهت انجام تکلیف ونیز روش ارزشیابی تکالیفشان کاملا آگاه کرد . مقدار تکلیف واگذار شده باید از نظر تناسب با هدف ، مقدار زمان اختصاص یافته به تکلیف ونمره ای که به آن داده خواهد شد دارای شرایط لازم باشد . در این زمینه بایستی :

الف) تکالیف درسی واگذار شده به دانش آموزان نه تنها باید بر مبنای ارتباط تکلیف با اهداف و مقاصد انتخاب گردد ، بلکه باید متناسب با خود دانش آموز نیز باشد .

ب) تکلیف خانه باید بر یک مبنای منظم و مداوم به دانش آموز داده شود .

ج) دانش آموزان باید در مقابل انجام تکلیف ، شیوه و کیفیت آن پاسخگو باشند .

د) معلمان بایدازاطلاعات به دست آمده ازتکالیف دانش آموزان نه تنها برای ارزشیابی آنان استفاده کنند ، بلکه همچنین براساس آنها آموزشهای اضافی را نیزبه منظور رفع اشتباهات یادگیری و بد فهمی های دانش آموزان تدارک ببینند .

 

4-3- فضای کلاس و تسهیلات مدرسه : دمای مناسب یکی از ضروریات یک کلاس درس است و در غیر این صورت می تواند به عنوان یک متغیر مزاحم مانع توجه دانش آموزان به معلم و درس شود . بنابراین یک کلاس درس باید از دمای مناسب در فصول سال بهره مند باشد . اگر فضای کلاس برای نشستن و راه رفتن مناسب نباشد ، همچنین اگر فضای کلاس نور کافی نداشته باشد و یا تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی نتوانند از آن استفاده کنند منجر به افت آموزشی خواهد شد . در مورد نقش تراکم کلاس  ( تعداد دانش آموزان کلاس ) مطالعات نشان می دهد که در کلاس های کم تراکم ، موفقیت دانش آموزان بیشتر نیست ، مگر آنکه کلاس کمتر از 15 نفر باشد که در این صورت امکان آموزش انفرادی فراهم می شود .

 

4-4- انتظارات مدرسه از دانش آموزان : بخشی از شکست های تحصیلی درس ریاضیات و دروس دیگر به ناسازگاری کودکان با توقعات و انتظارات مدرسه ارتباط دارد . معلمان باید از پیش داوری منفی در مورد یک فرد جدا بپرهیزند . زیرا خود این پیش داوری شاید منجر به شکست او بیانجامد .

 

5- عوامل خانوادگی واجتماعی

 

یکی دیگر از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان عوامل خانوادگی است . در ادامه به چند نمونه ازاین عوامل اشاره می نمائیم .

 

5- 1- شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده : شاید بتوان گفت مهم ترین عامل مؤثردر شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل ، خانواده است  چنانچه نگرش خانواده ، نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفی باشد و یا بین آنچه می گویند آنچه عمل می کنند تفاوت وجود داشته باشد طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد . پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند همین نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و برای پیشرفت درس آنها هیچ گونه کوششی انجام نمی دهند . نتایج نشان می دهد که عواملی چون شغل پدر ، میزان تحصیلات والدین ، حضور یا نبود یکی از والدین در خانه ، وضعیت اقتصادی واندازه خانواده از جمله عواملی هستند که با موفقیت و یا شکست تحصیلی دانش آموزان رابطه دارند . 

 

5- 2- تحصیلات وسطح فرهنگ خانواده : سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تأثیر می گذارد .

·     پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمکهای درسی لازم را به دانش آموز ارائه دهد .

·     پایین بودن سطح تحصیلات خانواده سبب می شود که والدین در خانه از روزنامه، مجلات و دیگر رسانه ها کمتر استفاده کنندو دانش آموزان از این لحاظ محروم باشند .

·         به دلیل فقر فکری نمی توانند نگرشهای لازم را به فرزندان خود برای ادامه تحصیلات بدهند .

·         والدین کم سواد و بی سواد معمولا" کمتر به مسأله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند .

·     از روابط و همکاری نزدیک با اولیای مدرسه آگاهی کافی ندارند و کمتر به مدرسه می روند و کمتر جویای وضعیت درس فرزندان خود می شوند .

 

5- 3- ارتباط بین اولیا ومربیان : از جمله عوامل مهم دیگر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود رابطه هماهنگی بین اولیا و معلمان و مربیان مدرسه است . به طور کلی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قبل از هر چیز مستلزم برخورداری آنان از یک فضای متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است . وظایف خانه و مدرسه نسبت به رشد و تربیت دانش آموزان متقابل و مکمل است . از یک طرف خانواده باید نیازها و ضرورتهای محیط مدرسه را به خوبی درک کند و کمک و همراه مدرسه باشد . و از طرف دیگر مدرسه باید دعوت های مستمر از والدین و ارتباط دایم با آنان ، امکانات مدرسه و مهمتر از آن خود خانواده ها را برای ارائه آموزشهای لازم به آنان بسیج کند .

6- 3- تأثیر تغذیه و بهداشت در یادگیری درس ریاضیات

   درس ریاضیات از دروسی است که در هنگام تعلیم و آموزش دیدن و حتی آموزش دادن احتیاج به شادابی خاصی دارد . اصولا" امروزه معلمین برای تدریس درس ریاضی ساعات اولیه حضور در کلاس را در نظر    می گیرند ، اگر دلایل آن را بررسی کنیم می بینیم که در این موقع هم فکر دانش آموز آماده است  و هم پس از یک استراحت کامل در اول صبح دارای یک شادابی خاص است . و روح و روان او از هر نظر آمادگی بیشتری دارد. بر هیچ کس پوشیده نیست که افرادی که دارای وضعیت روحی و روانی و جسمانی مناسبی نباشند به خوبی نمی توانند فکر خود را متمرکز نمایند . و یادگیری در آنان به خوبی انجام نمی شود . یکی ازعوامل مختلف اختلال در یادگیری درس ریاضیات در کودکان ، بهداشت و تغذیه نامناسب و وضعیت بد روحی و روانی بچه هاست .نوع تغذیه و بهداشت و مراقبتهایی که از کودک می شود ، مستقیما" در رشد او اثر می گذارد . سوء تغذیه و بخصوص کمبود پرتئین ، موجب کندی رشد وزن وحجم مغز می شود . در نتیجه دانش آموزی که از کمبود تغذیه و بهداشت در رنج باشد مسلما"در یادگیری کلیه دروس دچار مشکل خواهد بود ، چه برسد به یادگیری درس ریاضی ، پس به طور خلاصـه می تـوان گفت که نـابرابری امـکانات تـربیتی وتخـصصی درواقـع ازخـانواده آغاز می شود. وخانواده ها باید زمینه های مناسب بهداشتی وروانی وتغذیه ای را برای فرزندان فراهم آورند تا فرزندانشان به راحتی ودرستی بتوانند ادامه تحصیل دهند ومعلمین هم هنگام تدریس ودادن تکلیف به بچه ها به این مقوله توجه کافی داشته باشند .

 

نتیجه گیری

  ریاضیات به این دلیل اهمیت نداردکه درهمه رشته ها کاربرد دارد بلکه به این دلیل اهمیت داردکه پرداختن به آن ذهن را شفاف می کند خلاقیت را بالا می برد وگفتمان را تسهیل می کند و باعث می شود مردم قبل از هرکاری فکرکنند ، برنامه ریزی کنند تا کمتر اشتباه کنند واشتباهات را بتوانند جبران کنند. بنابراین اگرمی خواهیم شاهد پیشرفت افراد در درس ریاضی باشیم  باید به افراد کمک کنیم تا ریاضیات را در زندگی خود بکار برند و لذت برند. بایستی سعی کنیم از پیرایه های بی دلیلی که به ریاضیات بسته شده رهایشان کنیم و به جنبه های عملی ، نسبی و اجتماعی ریاضیات بپردازیم . باید به دانش آموزان فرصت دهیم خطا کنند ، اشتباه کنند و دوباره بسازند. بایستی با جنبه های عملی قابل دسترسی شروع کنیم و به مردم بباورانیم که ریاضی قابل دسترسی است . بی شک شناسایی علمی مشکلات و آسیب شناختی رفتار و پیشرفت ریاضی فراگیران وتلاش واقع بینانه برای رفع آن ها موضوع جدی آموزش ریاضیات و رسالتی سنگین بردوش همه کسانی است که به نوعی به تدریس وفعالیت درریاضیات مشغول هستند .

ما نیازمند ایجاد یک فضای بهداشت روانی برای کار ریاضی هستیم ، فضایی که مهارت های تفکر ریاضی ودرک معنا دار مفاهیم و مهارت های ریاضی را رشد دهد واز یادگیری های حافظه ای و غیر معناداربکاهد . به امید روزی که تدریس وآموزش، مفید واثربخش باشند .


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.